هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
ویدئوها
چگونه از هنر پول در بیاوریم؟ (قسمت اول)
۰۳
آذر
آذر
اول فایل را با تمام وجودتان مشاهده کنید سپس به سئوالی که در انتها این پست درج گردیده پاسخ دهید.
به نام خداوند بخشنده مهربان
فایلی که در حال دیدن و شنیدن آن هستید،
مواردی که ثروت در زندگی هنرمندان وارد نمی شود را پیدا کرده و تک تک آنها را بصورت ریشه ای بررسی کرده،
نکاتی در این فایل اعلام شده که پس از اجرا کردن تمرینات تغییر و تحول در زندگی هنری آغاز به کار می کند.
در انتها فایل از مناظر زیبای دریا و موزیک بسیار پر انرژی استفاده گردیده،
قبل از دیدن ویدیو حتما سئوالات و نکات زیر را مطالعه کنید.
از بچگی به ما گفتن مگر هنر شغل است ؟!
مگر با هنر هم می توان ثروتمند شد؟!
هنر فقط یک تفریح است…
این ها دقیقا حرف هایی است که همواره در جامعه می شنویم،
غافل از اینکه با تمامی این افکارها، هنرمندانی هستند بسیار ثروتمندند، بسیار موفق اند، بسیار زندگی آرام و لذت بخشی دارند.
علت موفق بودن این هنرمندان چیست؟
آیا آن ها پارتی داشتند؟
آیا آن ها هنرمندان عجیب و غریبی هستند؟
آیا آن ها نبوغ دارند؟
آیا آن ها هنر در ذاتشان است؟!
خیر! آن ها فقط هدف هنری خود را دنبال کرده اند و صبح با عشق از خواب بیدار می شده اند و شب هم با اهداف و رویاهای بزرگشان به خواب فرو می روند،
آن ها سراسر انگیزه هستند.
سراسر وجودشان عشق و سراسر به دنبال خلق کردن یک اثر هنری متفاوت هستند،
اثر هنری که مختص به خودشان است، و از خاص بودن خود لذت می برند.
در این فایل تک تک این موارد شناسایی گردیده و الگوهای صحیح هنری جایگزین آن باور های غلط می گردد.
یکی از عادت های هنرمندان ثروتمند توجه کردن به خواسته ها و چیزهایی است که میخواهند در زندگیشان رخ دهد.
این هنرمندان هر روز صبح و شب از اتفاقات خوب سپاسگزاری می کنند و به اتفاقات بد هنریشان توجه نمی کنند،
آن ها در مسیری و در کهکشان هنری قرار دارند که خداوند در آن قرار دارد.
این دقیقا عادتی است که تمامی هنرمندان باید داشته باشند تا جریان نعمت هنر الهی وارد زندگیشان شود،
توجه کردن به نکات عالی هنر ما را به مسیری هدایت می کند که فقط و فقط در آن آرامش و ثروت است.
با دیدن این فایل تصویری و صوتی لباس کهکشان هنر را به تن خواهی کرد و مرحله به مرحله راه موفقیت در هنر را یاد می گیری و زمانی که این یادگیری را به کار بیندازی و اجرا کنی وارد کهکشان هنر ثروتمندان می شوی
و هر روز کهکشان هنری تو از هر لحاظ بزرگ و بزرگ تر می شود،
آرامش تو بیشتر می شود، ثروت تو بیشتر می شود،
و همواره لبخند بر لبانت جاری می شود.
علی خلیلی فر
نخستین مرجع تغییر و تحول در هنر جهان
بنیانگذار گروه هنری بابان
مدیر عامل انتشارات بابان
| فایل تصویری چگونه از هنر پول در بیاوریم؟ | زمان 32 دقیقه | حجم فایل برای دانلود 260 مگ
| فایل صوتی چگونه از هنر پول در بیاوریم؟ | زمان 32 دقیقه | حجم فایل برای دانلود 29 مگ
| توجه *
هنرمند ارجمند فایلی که در حال استفاده هستی به مدت محدودی رایگان است. آن را دانلود کن نامحدود لذت ببر.
سئوال مسابقه:
ایده هنرمندان زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند می خواهند ثروت زیادی به آنها بخشیده شود،
در حالی که اگر وارد زندگی این هنرمندان شویم عملا هیچ تلاشی نمی کنند برای رسیدن به خواسته ها و کسب ثروت هنری،
برخی هنرمندان، از هنر فقط لباس زیبا پوشیدن و یا کلاه خاص بر روی سر گذاشتن را یادگرفته اند.
یا اینکه وقت خود را صرف گالری گردی می کنند اما تاثیری نمی گیرند!
یا اینکه جلسات متعدد هنری می روند اما در نهایت هیچ یک از آموزه ها را اجرا نمی کنند
این ها در حالی است که برخی هنرمندان لذت قهوه خوردن را چشیده اند و علاقه شدیدی به کافه گردی دارند،
اما لذت موفقیت در هنر و کشف استعداد های خود را نچشیده اند.
در موضوعات بالا جملاتی اعلام شده که دقیقا نکاتی است که پس از تغییر دادن رویه فکری و جایگزین الگوی فکری هنری مناسب تحول در هنر آغاز خواهد شد.
حال سوال این است علت موانعی که اجازه نمی دهد هنرمندان موفق شوند چیست؟
پاسخ های خود را در همین پست درج کنید.
+۷
به نظرم جواب یه کلمه است:
ترس!
تنها مانع خوده شخص هنرمنده…اگه به خودش و هنرش ایمان و اعتقاد داشته باشه (و البته عاشق هنرش باشه)قطعا موفق میشه…
نداشتن باور به خودشون
سلام به دهکده ی زیبای بابان.
فایل صوتی شما بسیار کامل و جامع بود .طبق صحبت های جناب خلیلی فر و
درک و تجربه ی شخصی من ،هر انسانی برای موفقیت تو این عرصه سه رکن اصلی رو باید داشته باشه.
۱- اولین اصل ،بینش هست.دید ما به هنر.اینکه اصلا چرا کار هنری میکنیم؟تهش قراره به کجا برسه.ایا هدف فقططط کسب درامده، یا ارضاء روح….!
یا اینکه قراره بوسیله ی هنر ، ما خدا رو بشناسیم؟
مثالی کوتاهی میزنم برای درک منظورم از بینش,,,((سه نفر اجر چین توی ساخت کلیسا کمک میکردن..هر سه اجر میچیدن.از اولی پرسیدن کارت چیه، گفت اجر میچینم.وقت کار هم تموم بشه پولمو میگیرم و میرم…
دومی رو پرسیدن ازش،، گفت منم دیوار میچینم.قراره این دیوار رو ببریم بالا.هدف من بالا رفتن دیواره…
اما سومی گفت((من دارم کلیسا میسازم))
هر سه اجر چین بودن ، اما نفر اخر بینش داره.یه کلیت و هدف والا.هم کارش رو میکنه، هم پول در میاره و هم هدف زیباش که شاخت کلیساست به ثمر میرسه.
۲-اصل دوم عشق ورزیدن به هنره.
اینکه از هر لحظه کار هنری لذذتتت ببری.بدون خستگی، بدون کم اوردن، وقتی هنرمند بینش داشته باشه، قطعا عاشق هم هست،
و قطعا به خدا نزدبک تر….
۳-
اصل اخر، پشت کار و تخصصه.
ادمی برای رسیدن به کمال باید خودش ر ابتدا بشناسه.
بدونه تو چه زمینه ای تخصص داره.شناخت کامل.با برنامه ریزی.
((نیاز سنجی))
به ((اگاهی)) برسه نسبت به اون هنر.
اگاهی فرا تر از ((درس و اموختنه))
اینکه بدونیم قراره چی به ما اضافه بشه.
گاهی باید تجربه نکرد.از تجربه ی دیگران استفاده کرد.
بد ترین چیزی که الان تو وجود هنرمندان ما هست((پیش داوریه))
ترک نا امیدی، حرکت کردن.
ساکن موندن و منتظر معجزه شدن، درد جوان امروزه.
شنیدم که بزرگی گفته،
بر خلاف رود شنا کردن جرات میخواد، وگر نه ماهی مرده هم رو جریان اب میتونه شنا کنه…
در اخر با شعری از ابو سعید ابوالخیر، حرام رو تکمیل میکنم.
ای نسخه ی نامه ی الهی که تویی
وی آینه ی جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت گروه ادبی بابانبه عنوان هنرمندی که روحش آغشته به هنر است و به هنرش عشق می ورزد ولی در کسب درآمد از هنرش ناتوان است و به ناچار و چون نمیتواند از هنر پول در بیاورد، هنر را یک شغل نمی داند، به نظرم میتوان علت ناموفق بودن بعضی هنرمندان در عرصه کسب درآمد را در ۳ “تا” خلاصه کرد:۱. ترس: وقتی در حیطه هنر، بحث ترس مطدح می شود، ببشتر اذهان به سمت ترس از اینکه دیگران هنر مرا بپذیرند یا خیر و یا اینکه هنرمندی من مورد تمسخر قرار گیرد و یا تحسین می روند. ولی یک ترس دیگر هم وجود دارد که بر فرض دیگران از هنر من خوششان آمد، آیا حاضر هستند برای آن پول دهند؟! آیا هزینه ای که من برای انتشار اثرم خرج میکنم، منجر به سود و درآمدزایی می شود یا تنها نتیجه اش از دست دادن بخش هنگفتی از سرمایه ام است؟!۲. طمع: مشکل بزرگ دیگر در راستای کسب درآمد از هنر طمع است. وقتی یک عکاس تازه کار، انتظار داشته باشد در اولین گالری که برپا میکند، همه عکس هایش به فروش رود و سود هنگفتی کند، اگر (و به احتمال زیاد حتما) به آن فروش دلخواه خود نرسد، مطمئنا سرخورده خواهد شد و این دیدگاه که از هنر نمی توان پول درآورد به عنوان مهم ترین مانع، راه پیشرفت او را سد خواهد کرد.۳. تبعیت: هنر زایا است. از قول شاعران بزرگ منقول است که هر چه از عشق بگوییم، هیج گاه تکراری و خسته کننده نمی شود و مگر هنر چیزی جز عشق است؟! وقتی یک هنرمند جوان، به جای اینکه شیوه و عقیده خود، هر چند غریب و ناآشنا، را سرلوحه خود قرار دهد و در راستای آن تلاش کند، به سمت شیوه های رایج موجود که امتحان خود را پس داده اند روی بیاورد و بخواهد از بزرگان مسیر هنری خود، تقلید صرف کند(نه به معنای آموختن، که آن حتمی و لازم است) احتمال موفقیت یافتن و پیروز شدن او بسیار کاهش می یابد. با آرزوی موفقیت برای همه هنرجویان
به نام خداسلام به بابانی های عزیز ودوست داشتنی،خداوند در وجود هرانسانی استعدادی قرارداده که می تونه از طریق اون هم به مادیات برسه هم به معنویات…هنر جز همون استعدادهاست که خدا بذرشو درقلب ما کاشته این ماهستیم که با تلاش وکوشش باید اون رو شکوفا کنیم واز ثمره ش استفاده کنیم ،اون ثمره می تونه ذوق وشادی ما از دیدن هنرمون باشه یا رسیدن به ثروت ،بادیدن هنرمندانی که ازطریق هنرشون به ثروت رسیدن ومنبع درامدی دارند می تونیم این طرز فکر نادرست که نمیشه ازهنر به ثروت رسید رو کنار بذاریم چرا که این طرز فکر نشان دهنده ی ناآگاهی ما از استعداد هنره،هنررو بیشتر بشناسیم بیشتر بهش بهابدیم بذر هنر رو که در قلب و روح و احساسمان کاشته شده آبیاری کنیم تا بتونیم از ثمره دوچندانش استفاده کنیم درست مثل یک بذر گندم که از یک دانه به یک خوشه تبدیل می شه … تشکر فراوان از آقای خلیلی فر وعوامل انتشارات بابان
به نام خداسلام به بابانی های عزیز ودوست داشتنی،خداوند در وجود هرانسانی استعدادی قرارداده که می تونه از طریق اون به مادیات برسه هم به معنویات…هنر جز همون استعدادهاست که خدا بذرشو درقلب ما کاشته این ماهستیم که با تلاش وکوشش باید اون رو شکوفا کنیم واز ثمره ش استفاده کنیم ،اون ثمره می تونه ذوق وشادی ما از دیدن هنرمون باشه یا رسیدن به ثروت ،بادیدن هنرمندانی که ازطریق هنرشون به ثروت رسیدن ومنبع درامدی دارند می تونیم این طرز فکر نادرست که نمیشه ازهنر به ثروت رسید رو کنار بذاریم چرا که این طرز فکر نشان دهنده ی ناآگاهی ما از استعداد هنره،هنررو بیشتر بشناسیم بیشتر بهش بهابدیم بذر هنر رو که در قلب و روح و احساسمان کاشته شده آبیاری کنیم تا بتونیم از ثمره دوچندانش استفاده کنیم درست مثل یک بذر گندم که از یک دانه به یک خوشه تبدیل می شه … تشکر فراوان از آقای خلیلی فر وعوامل انتشارات بابان
به نام خالق زیبایی ها
ضمن عرض سلام به همه دوستان و جناب خلیلی فرممنون از توضیحات کامل و زیباتونبه نظرم کامل ترین جواب ممکن تو صحبتهای خودتون بود..باورای ما.. باور اینکه از هنر نمیشه پول درآورد..باور اینکه هرکی پولداره آدم کثیفیه و باور اینکه هنر قیمتی نداره و نباید فروخت چون ارزشش کم میشه و هزاران باور محدودکننده دیگه که تو وجود ما ریشه کردند..
به نظرم اولین گام واسه هر هنرمندی درخواست از خدا برای کمک بهش تو موفق شدن تو رشته تخصصیشه و زمینه ایی که توش عشق داره.. عشق بهت کمک میکنه خستگی رو نفهمی انگیزه داشته باشی از کارت لذت ببری و کارت میشه تفریح..پس من تو زمینه ایی که بهش علاقه دارم قدم میزارم و با باور به اینکه من میتونم بهترین تو این رشته بشم از خدا درخواست میکنم که هدایتم کنه و دنبال الگوهایی میگردم که تو اون زمینه موفق شدند و همین واسه ذهن کافیه تا باور کنه اگه یه نفر تونسته پس منم میتونم..و بعد درخواست خداوند سریع ما رو اجابت میکنه و بهمون ایده هایی و اقداماتی الهام میشه.. مثلا به ذهنمون میرسه به فلانی زنگ بزنیم یا بریم فلان جا یا فلان طرح رو بزنیم و الهاماتی ازین قبیل… ما تنها با عمل به این الهامات میتونیم به موفقیت برسیم چون که از جانب خداست.. و اگه تنبلی کنیم و به این مسائل بی توجه باشیم به موفقیت نمیرسیم..
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت
تنها باید اقدام کنیم با باور به اینکه میتونیم موفق بشیم..و خدا به کسانی که به دنبال گسترش جهان هستند کمک میکنه…
شاد باشید و سربلند
Gooly Gool:مهمترین علت موفق نشدن،باورهای نادرست است که دروجود ماریشه دار شده واجازه نمیدهد هیچ موفقیتی در وجود ما جوانه بزنه،رشدکنه وثمربدهد.بیاییم بذر موفقیت را در وجو دمان پرورش دهیم.
در روانشناسی اصلی به عنوان شرطی سازی بر مبنای تقویت و تنبیه وجود دارد، شاید بپرسید به هنر چه ارتباطی داره؟از نظر من هنر به طور خاص نیازی به مسیر سازی نداره، پیکاسو ها همیشه مشخص میشن و کمال الملک ها محبوب اما هنر همیشه انفرادی نیست حداقل برای من اینطوره من از کار گروهی لذت میبرم از هنر جمعی و تلاش یک گروه برای یک هدف اما مثل تمام جملات قشنگ این جمله هم آخرش یه امایی داره و اونم نبود اعتماد متقابل هست و عدم تشویق. از خودم مثال بزنم دانشجو بودم که به عشق کار گروهی و سرگرمی هنری و البته علاقه به کارای گرافیکی مثل طراحی جلد و البته نوشتن یک مجله دانشجویی راه انداختم و با کمک دوستان علاقه مندم با هزار بدبختی مجوز گرفتیم و در سال اول وارد جشنواره کشوری شدیم تیم ما بهترین نبود ولی خب تلاش کرده بود و به نظر خودم حق تلاش ما حداقل حضور در مراسم اختتامیه جشنواره بود اما نشد، چرا؟ یک بی معرفتی دوستان چون گفته بودن صرفا برترین حق حضور دارن و خب پیش خودشون نگفتن شاید حضور بقیه شرکت کننده ها خودش باعث گردش انگیزه ها بشه… گذشت و اون مجله با تمام رویاهاش تعطیل شد رفت تیم از هم پاشید ولی من سعی کردم نپاشم، به خاطر علاقه زیاد به کامپیوتر گرافیک رو به طراحی محتوای آموزشی تغییر دادم کمی ادیت و ویرایش فیلم یاد گرفتم و با یه گروه سه نفره دیگه بازم استارت زدم این دفعه با اینکه شاغل بودیم اما به لطف پروردگار برگزیده کشور شدیم ولی بازم گفته شد اختتامیه نداریم و استانی تقدیر بشه، گفتیم مگه نگفته بودید برتر بشید اختتامیه دارید، شادی دارید، امید و انگیزه دارید؟ ولی گفته شد زیاد مهم نیست شاید چون محتواسازی مثل فیلم سازی پرطرفدار نبود… شایدم تقویت انگیزه ها جایی در تفکر برگزارکنندگان نداشتبه هر روی این سخنان را بر زبان اوردم نه فقط برای بیان ناکامی ها که ناکامی نیست و تجربه است گفتم که گاهی یک گل گرچه که بد بو و زشت هم باشه تلاش میکنه از خاک بزنه بیرون ولی خب وقتی نگاه باغبان خریدار نیست، چه میشه کرد؟ درسته هنر باید یونیک و خاص باشه باید با شور و اراده باشه باید بجوشه و کم نیاره ولی آیا این رودخانه، لایروبی نمیخواد؟ حداقل اینکه حقش نیست در مسیرش پشت سر هم سد زده بشهگرچه اگر تمام درها قفل باشن میشه از دیوار رفت بالا، شاید باید از دزد قدرت اراده را آموخت!همین باعث شده من با تمام مشغله های شغلی و مالیم بازم برم سراغ محتوا و گیم گرچه ضعیف ولی امیدوار
تنها چیزی که میتونم بهتون بگم اینکه امیدوار باشید شاید بالاخره توپ جلوی پای شما بیفته و با یه ضربه اولین و شاید آخرین گل زندگیتون رو بزنید، بازی ۹۰ دقیقه نیست، اگر دوام بیاری میشه از وقت اضافه برد ساختما با تمام ایرادات یاد میگیریم به امید روزی که کار گروهی معنا بگیره و ایده ها به جای ظواهر تصمیم بگیرند… در پناه ایزد
عامل موفقیت در هنر،اشتیاق است.اشتیاق عامل انگیزه بخش و هدایتگر خود برای رسیدن به موفقیت هنر؛ پس افراد موفق در هنر کاری را انجام می دهند که به آن عشق می ورزند و تنها کسب درآمد به آنها انگیزه بیشتر نمی دهد. نکته جالب اینجاست که هنررا با علاقه انجام دهید، پول و درآمد هم خود به خود به دست می آید.
با سلام و عرض ادب خدمت گروه هنری بابان.از نظر من علتش این میتونه باشه که دسته ای از هنرمندان روحشون آغشته به هنر نیست؛هنگامی که روح انسان به هنر آغشته نباشه شانسی نه موفقیت وجود نداره چون هنر برای این دسته از افراد تنها یک کلمه هست!کسی میتونه موفق بشه که عشق و هنر رو اول در خودش جستجو کنه و این نیروی بی کران رو در همه جا پراکنده کنه.هنرمند با درک رسالت خودش میتونه زیبایی های دنیا رو به همه نشون بده و به موفقیت برسه!ما با درک گوهر درون وجودمون میتونیم درخشش اون رو به بقیه هم بتابونیم و راه جدیدی برای موفقیت باز کنیم.یادمون باشه که هنر بی حد و مرز هست،برای همین با دقت میتونیم هنر رو توی تک تک مخلوقات و انرژی های اطرافمون که به وسیله خدا گسترانده شده ببینیم و به عنوان هنرمند وظیفه مون هست که بهشون عمیق فکر کنیم.فکرمون درباره هنر نباید به مادیات محدود بشه چون هنر محدود نمیشه.
با سلام و عرض ادب خدمت گروه هنری بابان.از نظر من علتش این میتونه باشه که دسته ای از هنرمندان روحشون آغشته به هنر نیست؛هنگامی که روح انسان به هنر آغشته نباشه شانسی برای موفقیت وجود نداره چون هنر برای این دسته از افراد تنها یک کلمه هست!کسی میتونه موفق بشه که عشق و هنر رو اول در خودش جستجو کنه و این نیروی بی کران رو در همه جا پراکنده کنه.هنرمند با درک رسالت خودش میتونه زیبایی های دنیا رو به همه نشون بده و به موفقیت برسه!ما با درک گوهر درون وجودمون میتونیم درخشش اون رو به بقیه هم بتابونیم و راه جدیدی برای موفقیت باز کنیم.یادمون باشه که هنر بی حد و مرز هست،برای همین با دقت میتونیم هنر رو توی تک تک مخلوقات و انرژی های اطرافمون که به وسیله خدا گسترانده شده ببینیم و به عنوان هنرمند وظیفه مون هست که بهشون عمیق فکر کنیم.فکرمون درباره هنر نباید به مادیات محدود بشه چون هنر محدود نمیشه و ما باید افکارمون رو تا جایی که میشه گسترش بدیم.
با سلام و عرض ادب خدمت گروه هنری بابان.از نظر من علتش این میتونه باشه که دسته ای از هنرمندان روحشون آغشته به هنر نیست؛هنگامی که روح انسان به هنر آغشته نباشه شانسی برای موفقیت وجود نداره چون هنر برای این دسته از افراد تنها یک کلمه هست!کسی میتونه موفق بشه که عشق و هنر رو اول در خودش جستجو کنه و این نیروی بی کران رو در همه جا پراکنده کنه.هنرمند با درک رسالت خودش میتونه زیبایی های دنیا رو به همه نشون بده و به موفقیت برسه!ما با درک گوهر درون وجودمون میتونیم درخشش اون رو به بقیه هم بتابونیم و راه جدیدی برای موفقیت باز کنیم.یادمون باشه که هنر بی حد و مرز هست،برای همین با دقت میتونیم هنر رو توی تک تک مخلوقات و انرژی های اطرافمون که به وسیله خدا گسترانده شده ببینیم و به عنوان هنرمند وظیفه مون هست که بهشون عمیق فکر کنیم.فکرمون درباره هنر نباید به مادیات محدود بشه چون هنر محدود نمیشه و ما باید افکارمون رو تا جایی که میشه گسترش بدیم.هنر گیاهی هست که تا ابد در حال رشده.
به نظر من کسی که به هنر علاقه داره بهتره از همان اول راه مشخصی را در پیش بگیرد . این رویه باعث میشه به جای این که در کلاس مختلف شرکت کند راه جدا و مستقلی داشته باشد.موفقیت در هنر به پشتکار خود هنرمند هم بستگی دارد. هر هنرمند برای بیان روح خودش از ابزار هنر استفاده میکند و با توجه به روحیات و ذهنیات خود اثری خلق میکند که بیانگر ذهن او و راهی برای ارتباط با مخاطب است. در انتها هم جناب خلیلی فر ممنونم واقعا صحبت هایشان تلنگری بزرگ در زندگی من است همیشه دنبال مب کنم صحبت ها و نگاهشون رو.مستدام باشید
در مورد هنر اولین قدمی که باعث موفقیت میشه ایمان داشتن و عشق داشتن به کاری هست که به عنوان یک هنر انجام میدید. و هر کاری که با ذوق و خلاقیت خاص یک فرد یا گروه به سمتی مثبت پیش بره هنر محسوب میشه ، مثلا طراحی نقشی زیبا و خلاقانه روی یک لباس وپارچه و…چیزی که در موفقیت هنری خیلی موثره ؛صرف وقت لازم، بسیار صبور بودن،پشتکار و اعتماد به نفس و همچنین علم داشتن به کاری هست که انجام میدید؛ هنر تلفیقی از فلسفه و زیبا شناختی و مفهموم گرایی هست، قطعا هر وقت کمر همت برای خلق یک اثر زیبا و پر از معنا بستید و همه نیرو وعشقی که در وجودتون هست رو به کار بستید موفق خواهید شد، چون هر آنچه از دل برآید بر دل هم نشیند. شناخت سلیقه مردم و نیاز مردم با توجه به قشرهای مختلف هم میتونه تلاش شما رو هدفمند کنه. گاهی هنر میتونه بزرگترین سرمایه شما باشه اگه یکم خوش شانس و باهوش و البته صبور باشید.بدرود
با سلام و عرض خداقوت به دوستان هنرمند انتشارات بابان و همچنین عرض ادب خدمت جناب خلیلی فر مدیر پرانژری و خلاق انتشارات بابان
با توجه به فرمایشات جناب خلیلی فر از مهمترین دلایل می توان به باور ها و تلقین هایی وجود دارد اشاره کرداز نظر من یکی از دلایل میتونه به بیراهه رفتن هنر و سردرگمی و در نهایت سرخوردگی هنرمند باشه
ممنون بابت این فیلمتون تمام تمرین هارو انجام میدم و منتظر قسمت بعدی میمونم